دو گروه در امر ازدواج دچار خطا میشوند و احتمال باخت شان نزدیک به صد در صد است:
1- افراط گرها: این گروه از افراد دنبال فرشتهها میگردند و میخواهند با کسی ازدواج کنند که همه معیارها را داشته باشد.
2- تفریط گرها: این گروه از افراد بدون توجه به مسائل و معیارهای مهم، ازدواج میکنند و گمانشان این است که میتوانند طرف مقابل را آنچنان که میخواهند تغییر دهند.
رمزهای موفقیت در ازدواج
معیارهای ازدواج، همان مولفه های موفقیت و شکست در ازدواج هستند که اگر درست انتخاب شوند و پایبند به آنها باشید، نتیجه آن خوشبختی خواهد بود و اگر سطحی و گذرا انتخاب شوند، ازدواج شما را به شکست و ناکامی می کشانند. در جمعبندی معیارها یکسری خطوط زرد و قرمز وجود دارد:
خطوط قرمز؛ خطوطی هستند که اگر کسی یکی از آنها را داشته باشد شما با او ازدواج نمیکنید، مثل رابطه غیرمشروع جنسی قبل از ازدواج، اعتیاد و...؛
خطوط زرد؛ خطوطی هستند که اگر در کسی مشاهده کنید حساسیت شما را برمیانگیزد و دقتتان را برای ازدواج زیاد میکند که آیا میتوانید با این شرایط با او زندگی کنید یا نه؟ خط زرد چیزی نیست که نتوانید با آن کنار بیایید.
هر سه خط زرد؛ با یک خط قرمز برابری میکند. خطوط زرد و قرمز استانداردی ندارد و برای هر فرد نسبی و منحصر به خود اوست. مثلاً کسی که خیلی مذهبی است نماز برایش یک خط قرمز است. پس هر کس خودش خطوط زرد و قرمزش را مشخص میکند.
روانشناسان معیار خطوط زرد و قرمز را خود افراد میدانند ولی در رابطه با تعداد مجاز این خطوط در افراد معتقدند که تعداد خطوط قرمز در فرد انتخابشده برای ازدواج باید حداکثر پنج و خطوط زرد باید حداکثر ده مورد باشد، بیشتر از اینها جایز نیست.
ازدواجهای ممنوع
* با افرادی که سوءظن (بدبینی بیمارگونه) دارند ازدواج نکنید.
* با افرادی که وسواس در فکر، عمل (پاکی و نجاست) و.. دارند ازدواج نکنید.
* با افرادی که افسردگی حاد (ماژور) دارند ازدواج نکنید.
* ازدواجهای احساسی ممنوع است، یعنی زمانی که شما آنقدر احساسی شدهاید که حاضر به تحقیق نیستید.
* ازدواج با معتادان، الکلیها، رباخواران و کلاً افرادی که بهسمت خطا میروند ممنوع است.
* ازدواج با افرادی که در گذشته یکبار ازدواج کردهاند و طلاق گرفتهاند یا رابطه دوستی با جنس مخالف داشتهاند و حالا که سراغ شما آمده اند هنوز ذهن و دلشان دچار درگیری مثبت (عاطفی) و منفی (تنفر و کینه) با رابطه قبلی است ممنوع است
* ازدواج با محارم (نسبی، سببی و رضاعی) و کفار از دید اسلام ممنوع است.
و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون (روم 21) چند مدت پیش یکی از دوستان از یه خانمی خواستگاری کرد که پدر این خانم هم اتفاقا روحانی بودند ... شاید باور نکنید اما پدردختر خانم برای ازدواج این دو جوان ، شرط خرید خانه 70 میلیونی گذاشته بود !!!! هر چند دولت و مسئولین ( اگه بخوان !! ) می تونند کمک زیادی بکنن و به این فرمایش رهبری که ازدواج را آسان کنید تا فراگیر شود عمل کنند اما مسئولیت مهم تر این امر ، بر عهده عموم مردمه!! به قول استاد قرائتی ، در هر زمینه ای سدی وجود داره که باید مردم (و در راس اون ها مومنین) این سد های جاهلی رو بشکنند ... برای دخترن و پسران خود امکان ازدواج را فراهم کنید تا خداوند اخلاقشان را نیکو کند و در رزق و روزی آن ها توسعه دهد و عفاف و غیرت ان ها را زیاد گرداند (پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ) ... حضرت نفرموده اند که منتظر باشید و دست و روی دست بگذارید تا جوان بیچاره خود شرایطش را فراهم کند ، بلکه دستور صریح می فرماید که شرایط را فراهم کنید ، در امر ازدواج بیشترین انعطاف را نشان دهید کمکشان کنید و فعالانه و همه جانبه شرکت کنید تا اخلاق و روزی و عفاف جوانان زیاد شود ... بحران های اخلاقی و کم عفتی ها چاره ای جز ازدواج دارد ؟؟ جامعه آرزویی جز اخلاق ، روزی (اشتغال ) و عفاف و غیرت دارد ؟ اگر امروز به لطف تغییر شرایط حاکم و نحوه تربیت و رشد کودکان و شبیخون ناجوانمردانه فرهنگی و ... نیاز های جامعه تغییر کرده پس باید شیوه پاسخ دهی به این نیاز ها هم متناسب با این تغییرات (هر چند در چارچوب اصول) باشه ... عمق فاجعه فرهنگی در جامعه زمانیه که معروف بوی منکر و منکر بوی معروف بگیره ... کجایند معروف های واقعی ازدواج !!!! ما باید پیش قدم بشیم و اصول غلطی رو که در امر ازدواج رواج پیدا کرده ، بشکنیم ، تا لااقل در جرم کسایی که دنیا و آخرت جوانان را با این رسوم مسخره !!! تباه می کنن شریک نباشیم ... گشت ارشادا !! تو را ارشاد می کنیم به امید انکه توجهی باشد برای تو و برای عده ای از مسئولین که هر چیز را با ترازوی قدرت و پول میسنجند و مارک عدالت را بر ترازوشان نصب میکنند !! و داد عدالت طلبی شان گوش هر منصف عادل را کر می کند !! آری ای گشت عزیز ، جوانان شهر ما ، این خیل عظیم کم حجابان ، بیش از آن که فاسد و فاسق و بد کاره باشند ، تشنه اند !! ازدواج آسان آنان را چنان سیراب خواهد کرد که تو در حسرت یافتن یک بی حجاب کوچه ها را جست و جو خواهی کرد . آری بیا و دست والدین مرا بگیر و ارشادشان کن !! ارشادشان کن تا شاید به فکر مرکب نازنین ما هم باشند چرا که دیر وقتی است منتظر است از پل عبور کند اما او را توان رویارویی با موانع فرهنگی جامعه اسلامیان !! نیست چرا که او به تازگی پریدن از موانع را آموخته و او را یارای پریدن از سکوهای چند صد متری نیست ... اما چه کنیم که این موج خروشان آداب و رسوم ما را چنان با خود می برد که فرصت دست و پازدن که سهل است توان فکر کردن هم برای نجات جامعه نمانده !! پس بچرخ در کوچه های این شهر آلوده به فساد !! تا آن را طاهر و مطهر گردانی !! سلام مرا هم به عدالت جویان بیدار و مدعیان مست در معنویت !! برسان .
گفت حد باید زند هشیار مردم مست را // گفت هشیاری بیار اینجا کسی هشیار نیست
کلیدواژ ها : ازدواج ، تسهیل ازدواج ، لزوم همت مردم ، گشت ارشاد و ازدواج
برچسبها: صرفا جهت تفکر،ازدواج و جوانان،
جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت. مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و جوانی ساده و خوش قلبش یافت، به او گفت پادشاه ، اهل معرفت است، اگر احساس کند که تو بنده ای از بندگان خدا هستی ، خودش به سراغ تو خواهد.
جوان به امید رسیدن به معشوق ، گوشه گیری پیشه کرد و به عبادت و نیایش مشغول شد، به طوری که اندک اندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخلاص در او تجلی یافت .
روزی گذر پادشاه بر مکان او افتاد ، احوال وی را جویا شد و دانست که جوان، بنده ای با اخلاص از بندگان خداست . در همان جا از وی خواست که به خواستگاری دخترش بیاید و او را خواستگاری کند . جوان فرصتی برای فکر کردن طلبید و پادشاه به او مهلت داد .
همین که پادشاه از آن مکان دور شد ، جوان وسایل خود را جمع کرد و به مکانی نا معلوم رفت . ندیم پادشاه از رفتار جوان تعجب کرد و به جست و جوی جوان پرداخت تا علت این تصمیم را بداند . بعد از مدتها جستجو او را یافت . گفت: تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آن گونه بی قرار بودی ، چرا وقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج با دخترش را از تو خواست ، از آن فرار کردی؟
جوان گفت: اگر آن بندگی دروغین که بخاطر رسیدن به معشوق بود ، پادشاهی را به در خانه ام آورد ، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهان را در خانه ی خویش ببینم؟
کلید واژه ها : داستان ، جوان عاشق و پادشاه ، بندگی راستین ، آثار اخلاص در بندگی
برچسبها: صرفا جهت تفکر،ازدواج و جوانان،
کافیست تا یکبار با دقت به پیرامون خود بنگریم تا خیل خانواده هایی که از عدم تفاهم رنج می برند مشاهده نماییم. در یک بررسی سر انگشتی به این نتیجه می رسیم که انتخاب های غلط و ناهمگون و به دور از منطق ، زندگی بسیاری از کودکان و خانواده ها را تلخ کرده است . اما سوالی که همیشه پیش رو است دوباره خودنمایی می نماید : چگونه می توان به انتخابی درست در ازدواج دست یافت ؟؟؟
بسیاری از جوانان ، جهت نیل به این مهم ، نامزدی خیابانی را در پیش میگیرند با این توجیه که بعد از مدتی آشنایی با دختر یا پسری اگر او را مناسب دیدم اقدام به ازدواج می کنم در غیر اینصورت به راحتی دوستی را بر هم زده و به دنبال گزینه ای دیگر خواهم بود . هر چند در نگاه اول ، این نوع گزینش منطقی و راحت ترین راه ممکن به نظر برسد لکن عواقبی دارد که گاهی ما را مجبور به تغییر تاکتیک می نماید از جمله این عواقب :
1 ) در این روش نمی توان به راحتی فردی را که واقعا قصد ازدواج دارد از افراد سودجو تشخیص داد . گاهی هوس ها و هیجانات جوانی بر عده ای چنان غلبه می کند که در همراهی با عدم وجود امکان ازدواج ، به فکر سوء استفاده از عواطف دیگری و به قول خودشان استفاده از بازار آزاد روی می آورند و به بهانه عدم تفاهم ، دوستی را بر هم زده و به دنبال طعمه بعدی می روند.
2 ) در فضای عاطفی حاکم بر روابط دو جنس ، شناخت کافی و دقیق نیازمند پروسه طولانی است . چرا که در این نوع روابط ، طرف مقابل چنان چه است رفتار نمی کند بلکه برای مدت کوتاهی هم که شده ، تغییر رفتار می دهد . اما بعد از مدتی ناچارا به رفتار اصلی بر میگردد و اینجاست که با بروز تناقضات رفتاری ، جدایی اتفاق می افتد . این بازه شاید چندین ماه به طول بیانجامد . پس این روش ممکن است بسیار زمان بر باشد .
3 ) این روش مبتنی بر قانون آزمون و خطاست. در ازدواج 4 فاکتور اصلی تعیین کننده موفقیت یا عدم موفقیت آن است : اول یکسانی و نزدیک بودن ایدئولوژی و جهان بینی دو فرد ( که در فرهنگ ما به تناسب ایمانی ترجمه می شود ) دوم سلامت جسمانی سوم خانواده اصیل و با شرافت چهارم اخلاق نیکو . تنها موردی که شاید تشخیص آن سخت باشد یکتایی اخلاقی و خوش اخلاق بودن است . چرا که موارد دیگر به راحتی قابل تحقیق و تشخیص اند . هدف عمده افراد از برقراری چنین روابطی شناخت اخلاقی طرف مقابل است . در این آزمون و خطا ، احتمال آن که فردی بیابیم که کاملا مطابق ما رفتار کند ، بسیار ناچیز و نزدیک به صفر است .
نکته ای که غالبا فراموش می شود انعطاف پذیری و تغافل و تطابق دو طرفه در رفتار هاست .
چون چنین روابطی تعهدی برای طرفین ندارد ، اکثرا به دنبال کوچکترین اختلافی ، جدایی اتفاق می افتد و هیچ یک حاضر نیست از موضع غلط خود عقب نشینی کند . ولی اگر تعهدی در میان بود شاید طرفین بعد از تامل و گفتگو ، می توانستند به ثبات رفتاری در مقابل هم دست پیدا کنند .
به این سه مورد بسنده می کنم هر چند موارد دیگری نیز می توان نوشت . هر چند این روش با صرف هزینه های مادی و معنوی بسیاری از جمله ، پول های کلان تلفن ، عواطف پایمال شده ، عشق های جوشان یکطرفه باقیمانده ، افزایش غلظت بی عفتی و بی حجابی در جامعه ، کاهش روابط عاطفی حاکم بر خانواده ها ، کاهش آمار ازدواج ها و افزایش طلاق و ... همراه است اما در موارد نادری هم جواب میدهد و موفقیت آفرین است .
در مقابل این روش ، راهکار نامزدی قانونی به چشم می خورد که دارای مزیت هایی نسبت به روش قبلی است .
از جمله آن (( افزایش شناخت برای افزایش تفاهم ))
هر چند در مرحله گزینش ، یک شناخت اجمالی و کلی از نقاط برجسته اخلاقی و رفتاری طرف مقابل لازم است اما شناخت ملموستر به دوران نامزدی ماکول میشود . در این دوران با شناخت روحیات و خلقیات و به دنبال تعهدی که نسبت به هم دارند و همدیگر را همسر و شریک زندگی خطاب میکنند ، اصلاح و تربیت به راحتی انجام می پذیرد و تناسب اخلاقی به حد اعلای خود میرسد .
به جای آنکه به دنبال نیمه گمشده خود باشیم ، نیمه گمشده خود را بسازیم و خود را با آن تطابق دهیم !!
در این دوران(نامزدی قانونی) به علت وجود محبت ، تعهد و احترام ، تاثیر گذاری و تاثیر پذیری بیشتر از حالتی است که یک دوستی غیر الزام آور وجود دارد و هر لحظه ممکن است به جدایی ختم شود.
خود را گول نزنیم ، همه ما یکسری خلقیات و عادات پسندیده و یکسری خلقیات ناپسند داریم. خلقیات پسندیده را باید ارتقا دهیم و به دیگران انتقال . و از عادات ناپسندمان دست برداریم . این یک اصل تغییر ناپذیر برای هر کسی است . اختلافات در زندگی طبیعی است و از الزامات آن است . حال به جای آزمون و خطاهای بی ثمر ، از راه های معقول و منطقی ( که بحمد الله در نوشته های دیگر خواهد امد ) گزینه مناسب را با دقت انتخاب و با سهولت زندگی کنیم .
تغافل شاه کلید زندگی است هر وقت برای دزدیدن قلب کسی رفتید حتما همراهش داشته باشید .
برچسبها: ازدواج و جوانان،
تصمیمتان را بگیرید
آیا واقعا او را دوست دارید یا اینکه تنها یک علاقه یا توجه ساده به او دارید؟ برای خودتان دلیل بیاورید و دلایلی که به شما ثابت میکند این یک حس عمیق و متفاوت است را روی کاغذ بنویسید. آیا باز هم میخواهید که او همسرتان باشد؟
به عواقب کارتان فکر کنید
مسئولیت تصمیمتان را بپذیرید. ممکن است او میلی به این ازدواج نداشته باشد. آیا طاقت نه شنیدن را دارید؟ به این فکر کنید که جواب نه او چه تاثیری روی رابطه شما میگذارد. اگر او همکار شماست آیا در رابطه همکاریتان خدشهای وارد میشود؟ اگر یکی از دوستان خانوادگیتان است آیا تاثیری در روابط شما در آینده میگذارد؟
پیش زمینه هایی که باید فراهم شود
قبل از انتقال موضوع ازدواج با خانواده ها، باید چند نکته را درنظر بگیرید تا بتوانید به سوال ها و نگرانی های آن پاسخ دهید. باید شناخت کافی از فرد موردنظرتان داشته باشید. این شناخت نیز باید براساس منطق و اطلاعات علمی صحیح باشد. از نظر ظاهری با هم تناسب داشته باشید و از نظر تحصیلی فاصله زیادی با هم نداشته باشید. بررسی کنید ببینید:
* پسر، خدمت سربازی را انجام داده است یا نه؟
* هر دو نفر به بلوغ و استقلال اقتصادی رسیده اند یا نه؟
* یکدیگر را از لحاظ ویژگی های شناختی و خلقی بررسی کرده با شند؛ یعنی اینکه طرف مقابل عصبی است یا نه؟ و خیلی موارد دیگر.
* هر دو نفر یا یکی از طرفین به خاطر جبران ناکامی های گذشته دست به این ازدواج نزنند.
* مسائل مذهبی و دینی را در نظر بگیرند؛ مثلا اگر پسر معتقد به حجاب کامل چادر باشد و دختر این موضوع را رعایت نکند، در آینده مشکل برایشان پیش می آید.
چطور به خانواده بگوییم؟
* برای مطرح کردن موضوع ازدواج با خانواده باید سیاست عقلی و زبانی به کار برد. این موضوع به هیچ وجه به معنای دروغ گفتن و پنهان کردن حقیقت نیست بلکه به این هدف است که حریم ها شکسته نشوند اما جوان بتواند حرف دلش را بزند؛ در این مورد نکاتی را رعایت کنید.
* مخفی کاری نکنید و مساله را با آرامش مطرح کنید.
ادامه مطلب...
برچسبها: ازدواج و جوانان،
- زبان بدن: به پیام هایی که از طریق حرکات صورت و اعضای بدن به دیگران منتقل می شود، «زبان بدن» گفته می شود. مثلاً وقتی فردی در حین صحبت، گوش هایش را مدام می خاراند یعنی در حال دروغ گفتن است.
زن ها از همان ابتدا و به صورت مادرزادی زبان بدن را می دانند و متوجه می شوند ولی مردها چنین نیستند.
یعنی معمولاً مردها متوجه زبان اشاره، حرکات بدن، تغییر لحن صدا و ... نمی شوند. همین امر بسیاری از اوقات باعث ناراحتی خانم ها و در نتیجه ایجاد اختلاف در زندگی زناشویی می شود. در حالیکه شناخت این ویژگی مردان به خانم ها کمک می کند که نه تنها از وقوع این مشکل ناراحت نشوند بلکه همیشه در زندگی مشترک سعی کنند پیام هایشان را به طور مستقیم و بدون استفاده از زبان بدن به همسرشان بیان نمایند.
-بیان احساسات: خانم ها به خاطر احساساتی بودنشان همیشه قادرند علاقه و محبتشان را به راحتی به فرد مقابل نشان دهند. به همین دلیل انتظار دارند که فرد مقابل نیز چنین عمل کند در حالی که مردها معمولاً احساسات و عواطف خود را به صورت غیر مستقیم به فرد مقابل نشان می دهند و از بیان مستقیم علاقه و محبتشان خودداری می کنند. مثلاً خانم ها توقع دارند که همسرشان مدام به آنها بگویند که دوستشان دارند یا برایشان هدیه بگیرند. اما مردها ترجیح می دهند با انجام اموری چون کمک کردن در کارهای خانه، خرید خانه و... دوست داشتنشان را نشان دهند.
شناخت این ویژگی مردها نیز باعث می شود تا خانم ها به کارهای ریز و رشد همسرانشان بیشتر دقت کنند تا بیشتر متوجه علاقه و محبت آنها شوند.
-نحوه صحبت کردن: صحبت کردن یکی از مهمترین راه های تخلیه روانی خانم ها محسوب می شود. خانم ها همیشه به خصوص اوقاتی که دچار استرس و اضطراب هستند، سعی می کنند با صحبت کردن خود را آرام کنند. حتی گاه خانم ها در حین فکر کردن در مورد یک موضوع خاص شروع به صحبت کردن در مورد آن موضوع می کنند که در اصطلاح به این فرآیند «بلند بلند فکر کردن» می گویند. مردها در این مورد دقیقاً نقطه مقابل خانم ها هستند. یعنی معمولاً دوست ندارند که در مورد هر موضوع و مشکلی به خصوص مشکلات کاری با کسی حتی همسرشان صحبت کنند. البته این بدان معنا نیست که مردها کلاً اهل صحبت کردن و مشورت گرفتن نیستند.
خانم ها گاه فقط برای خالی شدن صحبت می کنند و نیازی به مشورت و راهنمایی ندارند. به قولی تنها به دنبال گوشی برای شنیدن حرف هایشان می گردند و چه گوشی بهتر و مَحرم تر از گوش همسر. اما مردها گمان می کنند که هر وقت همسرشان با آنها صحبت کرد باید او را راهنمایی کنند و دستور کار به او بدهند. این تمایز نیز گاه باعث اختلافات زناشویی می شود.
البته عکس این قضیه نیز صادق است. یعنی گاه خانم در مورد موضوعی خاص از آقا مشورت می خواهد ولی وقتی سخنانش تمام می شود همسرش حرفی نمی زند و سکوت اختیار می کند.
این حرکت مردها حس عدم توجه و بی اعتنایی به همسر و مشکلات او را به خانم منتقل کرده و باعث عصبانیت وی می شود. در حالیکه خانم ها باید بدانند که در این حالت مردها به دنبال یک پاسخ عالی و کامل می گردند. به همین دلیل باید به آنها بیشتر فرصت داد تا بتوانند راه حلی مناسب برای حل مشکل بیابند.
برچسبها: ازدواج و جوانان،