سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چند روز پیش امتحان اندو داشتیم ( همون عصب کشی دندون ) ... بعد امتحان با بچه ها نشستیم و همه سوالا و جواب هاشو پیدا کردیم ... حس عجیبی بود ... اطمینان !!! ... با اطمینان میگفتم که نهایتش 5 تا سوال رو اشتباه نوشتم ... کم کم اش 17 میگیرم !!! ... اما ای دل غافل !! امروز که نمره ها رو دادن باورم نمیشد !!! یعنی مگه میشه ؟؟ این نمره منه ؟؟؟ ولی بود ... همون نمره کم مال من بود ... حق من بود ... چطور ممکنه ؟؟ نکنه جوابایی که پیدا کردیم اشتباه بود ... نکنه فکر میکردم درست نوشتم اما غلط اندر غلط بود ... نکنه اشتباهاتی داشتم که خودم هم متوجه نشدم ... نکنه الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا ... نکنه من هم آره ... آره ... من هم آره ... نکنه من هم  جزء کسایی ام  که سعیشون در زندگى دنیا هدر رفته و لی فکر می کنن که کار نیک انجام مى‏دن ... راست میگفت ... آره راست میگفت که : 

 زندگی بافتن یک قالی است ،نه همان نقش و نگاری که خودت میخواهی
نقشه از قبل مشخص شده است ، تو در این بین فقط میبافی
نقشه را خوب ببین خوب بباف
نکند آخر کار قالی بافته ات را نخرند

ای کاش حداقل آخرکار قالی بافته ام را بخرند ... 

 

کلید واژه ها :خسران در اعمال ، حبط و تکفیر ، اطمینان ، توفیق الهی



برچسب‌ها: اخلاق و عرفان،صرفا جهت تفکر،

تاریخ : دوشنبه 91/4/26 | 2:38 عصر | نویسنده : میلاد غنی زاده | نظر
.: Weblog Themes By VatanSkin :.