جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت. مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و جوانی ساده و خوش قلبش یافت، به او گفت پادشاه ، اهل معرفت است، اگر احساس کند که تو بنده ای از بندگان خدا هستی ، خودش به سراغ تو خواهد.
جوان به امید رسیدن به معشوق ، گوشه گیری پیشه کرد و به عبادت و نیایش مشغول شد، به طوری که اندک اندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخلاص در او تجلی یافت .
روزی گذر پادشاه بر مکان او افتاد ، احوال وی را جویا شد و دانست که جوان، بنده ای با اخلاص از بندگان خداست . در همان جا از وی خواست که به خواستگاری دخترش بیاید و او را خواستگاری کند . جوان فرصتی برای فکر کردن طلبید و پادشاه به او مهلت داد .
همین که پادشاه از آن مکان دور شد ، جوان وسایل خود را جمع کرد و به مکانی نا معلوم رفت . ندیم پادشاه از رفتار جوان تعجب کرد و به جست و جوی جوان پرداخت تا علت این تصمیم را بداند . بعد از مدتها جستجو او را یافت . گفت: تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آن گونه بی قرار بودی ، چرا وقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج با دخترش را از تو خواست ، از آن فرار کردی؟
جوان گفت: اگر آن بندگی دروغین که بخاطر رسیدن به معشوق بود ، پادشاهی را به در خانه ام آورد ، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهان را در خانه ی خویش ببینم؟

 

کلید واژه ها : داستان ، جوان عاشق و پادشاه ، بندگی راستین ، آثار اخلاص در بندگی



برچسب‌ها: صرفا جهت تفکر،ازدواج و جوانان،

تاریخ : یکشنبه 91/5/1 | 5:0 عصر | نویسنده : میلاد غنی زاده | نظر

پرسیدم : به چی زل زدی ؟

گفت : در ورودی مسجد را نگاه کن !

چند ثانیه ای به آن سمتی که می گفت خیره شدم ... درب مسجد بزرگ بود و از هر قشری از مردم برای مراسم آمده بودند ... خیل مردم از ورودی مسجد سراریز می شد ...

دوباره پرسیدم : اتفاق خاصی افتاده ؟ من که چیزی متوجه نشدم !

دستی به موهای ژل زده و مرتبش کشید و گفت : آنهایی که ریش دارند و خودشان را مذهبی می دانند با غرور خاصی وارد می شوند ولی مردم دیگر با خشوع ...

حرفش تمام نشده بود که دوباره با دقت بیشتری نگاه کردم ... همه آنطوری که می گفت نبودند ، اما عده ای چرا !!!

دستم را روی شانه اش گذاشتم اما مجالم نداد و گفت : فلانی را دیدی ؟ چقدر صمیمی و متواضع بود ! اما مطمئنم که شما بسیجی ها آدم حسابش نمی کنید ولی او  دل خیلی پاکی دارد ...

دل خور شدم ... خواستم دستم را از روی شانه اش بکشم اما دوباره با تمام توان فشار دادم و گفتم : داداش احسان ! شاید ...

بلافاصله گفت : شاید که چه ؟ حتما دوباره می خواهی بگویی که اشتباه می کنم ؟ اصراری ندارم که حرفم را قبول کنی اما یکبار دیگر خودت ببین ! چشمانت را باز کن !! حتما متوجه خواهی شد ...

چشمانم را دور مجلس گرداندم ... زیر لب خدا خدا می کردم که سوء تفاهم باشد و حرف او نادرست ... اما صد حیف که راست می گفت ... برای اولین بار احساس کردم ثانیه ها چقدر سنگین اند ... حرف استادم یادم افتاد که می گفت : اگر انسان خدای حقیقی و یگانه را نشناسد ، اگر انسان خدای فطری را عبادت نکند ، اگر انسان برای خود خدایی در ذهنش بسازد و آن را عبادت کند غیر از عجب و غرور و خشک مذهبی بودن چیز دیگری به دست نمی آورد اما اگر خدای یگانه را شناخت و او را عبادت کرد نشاط و خشوع و رشد و تواضع و کمال حاصل کار او خواهد بود و چنان می شود که اخلاق نیک از نفس او صادر می شود ...

مگر امکان دارد ؟ عجب و غرور و خشک مقدسی !! چقدر چندش آور بود ... بعضی ها چنان ژستی گرفته بودند که انگار غیر از آنها کسی مسلمان نیست ... انگار آنها بندگان خدایند و دیگران کافر ... معلوم بود که بعضی ها با مذهبی بودن حال می کردند ... سوء استفاده از چشم بعضی ها می بارید ... احسان دستم را گرفت و گفت : دیدی راست گفتم ! شاید همه همانطور نباشند اما همین عده هم کم نیستند ...

خواستم جوابش را بدهم اما صدایم بالا نمی آمد ... انگار باورم شده بود که خیلی از آنها گرفتار همان مصیبتی هستند که استادم میگفت ... خواستم در مورد خودم هم از او بپرسم ... انگار چشمانم زود تر از زبانم پرسیده بودند ... بی معطلی گفت : اصلا منظورم تو نبودی باور کن ! اما من حرفش را باور نکردم ... خواستم دوباره بپرسم که  ناگهان مداح مجلس شروع کرد : بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صلی علی محمد و ال محمد و ...

خواستم دوباره بپرسم ولی دیر شده بود چرا که من چند دقیقه پیش با هر حال و هوایی که بود از آن در داخل شده بودم پس چشمانم را بستم زیر لب زمزمه کردم اللهم لا تکلنا الی انفسنا طرفه عین ابدا و اغفر لنا و تجاوز عنا  و خود را به نوای دلنشین مناجات سپردم : واسمع دعائی اذا دعوتک واسمع ندائی اذا نادیتک و اقبل علی اذا ناجیتک و قد هربت الیک ...

 

کلید واژه ها :عجب،غرور،خشوع،خشک مذهبی،اهمیت شناخت خدای حقیقی،خدای خیالی



برچسب‌ها: صرفا جهت تفکر،

تاریخ : یکشنبه 91/5/1 | 1:58 صبح | نویسنده : میلاد غنی زاده | نظر

سلسله مباحث پیرامون موضوع (( انتظار فرج ))

حجت و السلام و المسلمین استاد پناهیان

دانلود جلسه اول

دانلود جلسه دوم

دانلود جلسه سوم

دانلود جلسه چهارم

دانلود جلسه پنجم

دانلود جلسه ششم

دانلود جلسه هفتم


کلیدواژه ها : سخنرانی،استاد پناهیان،انتظار فرج،دانلود،مهدویت،دانلود سخنرانی



برچسب‌ها: امامت و ولایت،دانلود،

تاریخ : یکشنبه 91/5/1 | 12:38 صبح | نویسنده : میلاد غنی زاده | نظر

از عرش صدای ارجعی می آید

یا ایتها النفس بیا برگردیم

یکی می گوید باید اطعام کرد ، یکی میگوید باید محبت کرد ، یکی میگوید نماز شب بخوان و یکی هم میگوید همه عبادت ها را انجام بده و همه معصیت ها را ترک کن ، در حالی که در این صورت انسان تازه میشود متقی ، و اگر کار خوب را خوب انجام دهد و کم نگذارد می شود محسن . اخبات گامی است جز این چیز هایی که تا کنون شنیده اید .

بحث این نیست که نیت تو خوب باشد یا دلت پاک باشد ، که از این ها گذشته ، اگر عمل هم خوب بود و احسان هم محقق شد ، وصال رحمت ، منوط به اخبات و انکسار و خشیت است .(علی صفایی حائری - اخبات )

حلول ماه مبارک رمضان مبارک باد

 

کلید واژه ها :رمضان،عین صاد ، اخبات،علی صفایی حائری،تقوا،احسان،انکسار و اخبات



برچسب‌ها: اخلاق و عرفان،صرفا جهت تفکر،

تاریخ : شنبه 91/4/31 | 4:42 عصر | نویسنده : میلاد غنی زاده | نظر

حجت الاسلام پناهیان

//تلاش برای تغییر وضع موجوداز ویژگیهای منتظران//

دانلود 3,480  حجم (KB)

//جامعه مهدوی//

جلسه اول  4,965 حجم (KB)

جلسه دوم   4,986  حجم (KB)

//آمادگی قبل و بعد از ظهور//

دانلود    4,355  حجم (KB)

 

کلید واژه ها : سخنرانی ، پناهیان ، امام زمان (عج) ، جامعه مهدوی ، امادگی برای ظهور ، تغییر وضع موجود



برچسب‌ها: امامت و ولایت،دانلود،

تاریخ : جمعه 91/4/30 | 1:33 عصر | نویسنده : میلاد غنی زاده | نظر

بار الها بر محمد و آلش درود فرست،و معرفت برترى این ماه و بزرگداشت احترامش، و خوددارى از محرمات در آن را به ما الهام کن، و ما را به روزه داشتن آن با حفظ جوارح از گناهان، و به کار بردن آنها در آنچه که تو را خشنود مینماید یارى ده،تا با گوشمان به گفتار لغو گوش نکنیم، و با چشمانمان به تماشاى لهو نشتابیم، و دستهایمان را به حرامى دراز نکنیم، و با پاهایمان به سوى ممنوع تو گام برنداریم، و شکمهایمان جز به حلال پر نشود، و زبانمان به غیر آنچه تو گفته‏ اى گویا نگردد، و جز در کارى که به ثواب تو نزدیک میکند به کوشش برنخیزیم، و جز آنچه از عقوبتت نگاه دارد فرا نگیریم،


 آنگاه این همه را از خودنمایى ریاکاران، و شهرت‏خواهى شهرت‏طلبان خالص و پاک گردان، به گونه‏ اى که کسى را با تو در این امور شریک نکنیم، و مقصد و مقصودى غیر تو نداشته باشیم.



 «دعا به وقت فرا رسیدن ماه رمضان" صحیفه سجادیه


کلید واژه ها : امام سجاد (ع) ،ماه مبارک رمضان ، دعای صحیفه سجادیه ، ورود رمضان ، دعای ورود ماه رمضان



برچسب‌ها: اخلاق و عرفان،صرفا جهت تفکر،

تاریخ : جمعه 91/4/30 | 12:5 صبح | نویسنده : میلاد غنی زاده | نظر

به طاها به یاسین به معراج احمد
به قدر و به کوثر به رضوان و طوبی
به وحی الهی به قرآن جاری
به تورات موسی و انجیل عیسی
بسی پادشاهی کنم در گدایی
چو باشم گدای گدایان زهرا
چه شبها که زهرا دعا کرده تا ما
همه شیعه گردیم و بی تاب مولا
غلامی این خانواده دلیل و مراد خدا بوده از خلقت ما
مسیرت مشخص امیرت مشخص مکن دل دل ای دل بزن دل به دریا
که دنیا که دنیا که دنیا به خسران عقبی نیارزد
به دوری ز اولاد زهرا نیارزد
و این زندگانی فانی جوانی خوشیهای امروز و اینجا
به افسوس بسیار فردا نیارزد...

دانلود در ادامه مطلب...

برچسب‌ها: امامت و ولایت،صرفا جهت تفکر،دانلود،

تاریخ : پنج شنبه 91/4/29 | 3:14 عصر | نویسنده : میلاد غنی زاده | نظر

به علی (ع)بگویید قلع و قمع مظلومین میانمار تکانمان نداد
چه برسد دق کنیم از کندن خلخال پای پیرزن یهودی....
هرکس رویش می شود به علی بگوید!

کشتار میانمار عکس میانمار کشتار مسلمانان قتل عام میانمار

 

کلید واژه ها : میانمار ، مسلمانان ، وضعیت نامناسب مسلمانان میانبار ، قتل عام مسلمانان میانمار ، حضرت علی ( ع ) ،



برچسب‌ها: امامت و ولایت،صرفا جهت تفکر،

تاریخ : پنج شنبه 91/4/29 | 3:4 عصر | نویسنده : میلاد غنی زاده | نظر

بچه‏ ام کوچولو بود، از من بیسکویت خواست. گفتم: امروز می‏خرم. وقتى به خانه برگشتم فراموش کرده بودم. بچه دوید جلو و پرسید: بابا بیسکویت کو؟ گفتم: یادم رفت. بچه تازه به زبان آمده بود، گفت: بابا بَده، بابا بَده. بچه را بغل کردم و گفتم: باباجان! دوستت دارم. گفت: بیسکویت کو؟ دانستم که دوستى بدون عمل را بچه سه ساله هم قبول ندارد. چگونه ما مى‏گوئیم خدا و رسول و اهل بیت او را دوست داریم، ولى در عمل کوتاهى مى‏کنیم؟

 

کلید واژه ها : دوستی بی عمل ، اهمیت عمل ، توسل ، محبت اهل بیت (ع)



برچسب‌ها: اخلاق و عرفان،امامت و ولایت،صرفا جهت تفکر،

تاریخ : پنج شنبه 91/4/29 | 11:41 صبح | نویسنده : میلاد غنی زاده | نظر

اکثر عباداتی که ما انجام می دهیم حتی توسلات ، با یقین همراه نیست  و در شک هستیم . عملی را که انجام می دهیم منتظریم ببینیم  نتیجه چه می شود . ومی خواهیم نعوذ بالله خدا را امتحان کنیم ، به جای اینکه خود را امتحان کنیم . یقین به نتیجه ای که در بعضی از اعمال عبادی دستور داده اند نداریم .

آیت الله تالهی همدانی

 کلید واژه ها : یقین در اعمال ، آیت الله تالهی ، نصایح بزرگان ، امتحان کردن خدا



برچسب‌ها: اخلاق و عرفان،صرفا جهت تفکر،

تاریخ : پنج شنبه 91/4/29 | 11:29 صبح | نویسنده : میلاد غنی زاده | نظر
.: Weblog Themes By VatanSkin :.